ضمن سلام و تشکر از وقتی که اختصاص دادید. در اولین سوال شاید بهتر باشد تاسیس مرکز رشد و نوآوری را ذیل اهداف تحولی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بدانیم. این مهم چگونه به تاسیس مرکز انجامید؟!
با سلام. پژوهشگاه که با عنوان نهادی علمی فکری در حوزه علوم انسانی و اسلامی در کشور فعالیت میکند، در راستای چشم انداز بیست ساله ی ترسیمیِ خود (دارای جایگاه بزرگترین گفتمان فکری نقاد و رقیب گفتمانهای معارض جهانی در حوزه معرفت دینی، و تواناترین مدافع معرفتی اسلام در افق بین المللی، برخوردار از جایگاه برترین و اثرگذارترین موسسه ملی تامینکننده نیازهای فکری- فرهنگی طبقات نخبه دانشگاهی، حوزوی، مدیریتی و جوان کشور و دارنده و دربرگیرنده شمار در خوری از محققان متمحض متضلع و صاحبنظران کارآمد و نامآور در حوزه علمی فعالیت به مقیاس ملی و جهانی) و با نظرداشت به اصول راهبردی اش که در پی حضور فعال اعضای هیئتعلمی در عرصه ملی و بینالمللی و اثربخشی و تأثیرگذاری فراخور و درخور برنامهها، فعالیتها و فرآوردهها از رهگذر تعامل با سایر دستگاهها میباشد، در سال 1397 با نظر به آسیبشناسی از وضعیت گذشته خود، جهت رفع اشکالات محتوایی و اجرایی خود و حضور مثمرثمرتر در محیط، پروژه تحول را در ساختار، فرایند و محتوای خود کلید زد.
ضررت تاسیس مرکز رشد و نوآوری
مرکز رشد و نوآوری پژوهشگاه – که راهکار برآمده از طرح تحول بود – از رهگذر بررسی «فلسفه تشکیل پژوهشگاه»، «نگاهی تاریخی به موضوع و بسترهای شکلگیری پژوهشگاه»، «بررسی محیطی صحنه داخل و بین الملل» و همچنین «روندپژوهی نهاد علم در بستر زمان (بررسی وضعیت تطور نهاد علم در دنیا)»، به «ایدهای برتر»، برای سازماندهی امور خود رسید. مرکز در بررسیهای خود بدین نکته متفطن گشت که میباید با طراحی نسل دوم پژوهشگاه در قالب ایده ای برتر – نکته ای که به زعم مرکز رشد، در طرح تحول پژوهشگاه مغفول مانده بود- وارد ترسیم محتوا برای محیط شود.
ورود به نسل دوم، اقتضائات و الزاماتی را بر محیط پژوهشگاه مترتب مینماید؛ ساختارها، کارکردها، فرایندها و کارگزاران میباید متناسب با این نسل دو سامان یابند؛ این سامان یافتن به طور حتم نیازمند نوع دیگری از الگوهای برنامهریزی، گزارشگیری و خروجیدهیست و در نهایت، جنس دیگری از کارگزاران علمی و حاکمیتی را برای دستیابی به اهداف خود میطلبد.
ایده مرکز رشد یا ایده جامعه علمی؟!
ناظر به توجهاتی، به نظر میرسد مشکله پژوهشگاه در مقامی بالاتر، مشکله جامعه علمی ست؛ چراکه مشکله اساسی پژوهشگاه – اینکه مسئله در مقام نظر شکل میگیرد و در مقام نظر هم حل میشود – تنها اختصاص به او ندارد بلکه کل جامعه علمی با این مشکله مواجه است و مسائل او با مقام عین و اجتماع اتصال نمییابند و از عین برنمیخیزند؛ به نوعی مسئلهی زیست و اداره جامعه (مسئله مردم و مسئله نظام) ندارد. بر همین اساس میتوان ادعا داشت که «ایده برتر» مرکز رشد و نوآوری، قابلیت تسری به جامعه علمی را نیز دارد؛ طراحی نسل دوم پژوهشگاه و خلق ایده برای این نسل، در یک مقام کلانتر همان طراحی نسل دوم جامعه علمی و خلق ایده برای آن نسل است؛ جامعه علمی میباید مسئله زیست و اداره جامعه را داشته باشد و برای حل آن به مسائل اجتماع توجه نماید نه مسائل ذهنی و نظری که هیچ ارتباطی با مسائل نظام جمهوری اسلامی ایران نمییابند. (طرحریزی الگوی جدیدی از تنفس برای کل جامعه علمی ایران و به تبع آن جامعه حاکمیتی ایران)
اکوسیستم رشد علمی
جامعه علمی میباید از یک «زیستبوم پیشامسئلهگی» به «زیستبوم مسئلهگی» انتقال یابد. این انتقال با ساخت نسل دوم پژوهشگاه/ جامعه علمی در قالب تشکیل اکوسیستم رشد علمی و با بکارگیری شتابدهندگان آن اکوسیستم امکانپذیر است. به عبارت بهتر برای اجراییسازی ایده فعالسازی جامعه علمی در نسل دوم، میباید با اتخاذ یک راهبرد اساسی، کمکیار اعضای جامعه علمی-حاکمیتی بود. به نظر میرسد این کمکیاری در قالب تشکیل اکوسیستم رشد علمی معنا خواهد یافت.
این اکوسیستم رشد علمی در قالب توجه توأمان به سه قشر «اساتید جامعه علمی»، «کارگزاران حاکمیت» و «نخبگان جوان» راهاندازی و فعال خواهد شد. در طرح مرکز سعی بر آن شده که:
یک. حلقههای اکوسیستم رشد علمی درست و دقیق ترسیم شوند؛
دو. نخبگان جوان در قالب شتابدهندگانی برای راهاندازی و فعالسازی اکوسیستم، بکارگیری شوند (که از آن به شتابدهندگان دانشی-سیاستی تعبیر میشود)؛
سه. با کاربست برنامههایی، نسبت به راهاندازی و فعالسازی اکوسیستم در جامعه علمی-حاکمیتی اقدام نمود (تعینبخشی به اکوسیستم)؛
چهار. برنامههای اکوسیستم با ایفای نقش شتابدهندگی برای نظام علمی و حاکمیتی و با هدف دستیابی به اقتصاد دانشبنیان طراحی شود.
ما در مرکز رشد و نوآوری قرار است در قالب طرحی تفصیلی، این اکوسیستم را در نسبت با هر عضو جامعه علمی-حاکمیتی در قالبِ کمک به او فعال کنیم.
این کمک به اعضا در قالب بکارگیری شتابدهندههایی در حوزههای مختلف جامعه علمی-حاکمیتی صورت میپذیرد؛ افرادی که آشنایی لازم با اکوسیستم و اجزایش داشته و میتوانند کمک حال جامعه علمی و حاکمیتی باشند. در یک گزاره میتوان اینگونه بیان داشت که شتاب دهندههای دانشی-سیاستی قرار است این ارتباط با محیط و به تبع آن، ارزیابی از جامعه علمی -حاکمیتی و ارتقای خروجیها را برای کشور فعال نمایند.
اهداف و برنامه های مرکز رشد و نوآوری
مرکز رشد و نوآوری در 8 بخش مختلف در حال فعالیت است:
کارهای ستادی که شامل 2 بخش است: نخست، خلق ایده مرکز، بازسازی اساسنامه و شورای مرکز: با صرف نزدیک به 6 ماه برای خلق ایده دست به بازسازی اساسنامه: اضافه کردن بخش نوآوری به مرکز رشد و متعاقبا بازسازی شورای مرکز را انجام دادیم. دوم، جلسات مرکز که در سه بخش مختلف پیگیری می شود. اول جلسات شورای مرکز رشد که از تیر ماه سال 1400 با ابلاغ اساسنامه و حکم مدیریت جدید مرکز تشکیل شد و تا کنون 14 جلسه از این شورا برگزار شده است. دومین بخش جلسات شورای مدیران هستههای رشد و نوآوری است که پس از شروع به کار مرکز در شهریور 1400 تشکیل و تا کنون 26 جلسه از این شورا برگزار شده است. آخرین بخش این قسمت جلسات مسئول مرکز با نهادها و افراد بیرونی است که از ابتدای مدیریت جدید تا کنون حدود 250 جلسه در این زمینه برگزار شده است.
- هستههای راهاندازی شده در ابتدای امر که تعداد 9 هسته بود که از این تعداد 6 هسته دارای حامی مالی بود.
- هستههای زایشی: در فرایند اجرای کارها، در جلسات فکری-مدیریتی هسته ها، ایده های نو برای پیشبرد بهتر امور حکمرانی و سیاستگذاری مجلس پیشنهاد شد که سریعاً وارد راه اندازی هسته ها شدیم.
لازم به ذکر است؛ مرحله مقدماتی راه اندازی هسته ها بدون بار کردن هزینه فعال شد. برخی هستهها نیز وارد تأمین امور مالی خود از دیگر نهادهای حاکمیتی برآمدند. البته برای ادامه کار، مرکز رشد و نهادهای حامی چون مرکز پژوهشها تصمیم خواهند گرفت که فرایند حمایت مالی از کارویژههای هستههای زایشی به چه گونه باشد. تعداد 10 هسته به این صورت به ساختار مرکز رشد اضافه گردید.
- کارهای صورتگرفته که در 2 تصویر ارائه میشود: 1. تصویر اجمالی (کل کارها): در 19 هسته مرکز در ابتدا،مدیر هسته تعیین شد. سپس تعریف هسته و حدود و ثغور آن و در ادامه تعیین تیم اصلی هسته شامل اعضای هسته، مشاور هسته، راهنما (منتور) هسته، کارگزار حاکمیتی قدیم، کارگزار حاکمیتی جدید و … تعیین گردید. حالا نوبت مسئلهشناسی (نظام مسائل) و بعد از آن شبکهسازی از اساتید، کارگزاران و نخبگان جوان بود. حالا دست به برگزاری نشست های دانشی-سیاستی زدیم که منجر به تولید گزارشهای نوآورانه شد. با انتشار این گزارشها، پروژههای نوآرانه را توانستیم از نهادهای مختلف دریافت کنیم تا اینکه نسبت به مسائل سیاستی نظام، وارد بررسی دقیق تر شده و در قالب یک پروژه کلان، کار را پی گرفتیم. حالا در قالبهای مختلف مانند دورههای آموزشی، ترجمه و تألیف کتاب، رویداد جمع سپاری و طرحهای توسعهای مشغول به فعالیت هستیم و اینکه ایده اولیه هسته گسترش یافته و در قالبی بزرگ تر چه از حیث محتوا، چه از حیث اجرا و چه از حیث درگیر کردن ذی نفعان درآمدهایم. 2. تصویر تفصیلی: در 8 بخش مختلف این قسمت بیان میگردد، اول گزارشهای سیاستی تولید شده به تعداد 19 مورد، دوم پروژههای سیاستی جاری مرکز به تعداد 26 مورد، سوم ترجمه کتابها به تعداد 19 مورد، چهارم نشست های برگزار شده به تعداد 35 مورد، پنجم دورههای آموزشی که طراحی 14 دوره در حوزه آشنایی با تراث اسلامی ویژه مخاطبان روس انجام شده است. یک دوره زبان نیز ویژه محققان علوم انسانی توسط مرکز برگزار گردید. ششم رویدادهای جمعسپاری شده است که تعداد 2 مورد میباشد. هفتم طرحهای توسعهای است که منظور از طرحهای توسعهای آنست که ایده اولیه هسته گسترش یافته و در قالبی بزرگتر چه از حیث محتوا، چه از حیث اجرا و چه از حیث درگیر کردن ذینفعان ادامه فعالیت دهد. در این بخش 16 طرح در حال انجام است. آخرین بخش شبکه همکاران است که گستردگی خود را دارد. افراد به دو صورت بالقوه(1200 نفر در مجموع کل برنامهها) و بالفعل(70نفر) درگیر فعالیتهای مرکز در قالب الف. شورای سیاستگذاری مرکز 11 نفر، ب. مشاوران مرکز 12 نفر، ج. شبکه راهبران صحنه عمل (منتورهای) مرکز؛ کلینیک مشاوره 26 نفر، د. شبکه مدیران و اعضای هستهها 36 نفر که همگی این افراد از نخبگان و صاحبنظران حوزههای فعالیت خود با مسئولیتهای مختلف در کشور هستند.
- تصویری از شکستها: در 3 هسته مرکز به توقعات خود نرسید که از آن به عنوان شکست یاد میکند.
- تصویری از همکاریها: تا کنون با 14 دستگاه همکار در قالب مبالغ حمایتی مرکز وارد همکاری شده ایم.
- نقشه ارتباطات راهبردی: مرکز نوپای رشد در حال تکمیل 6 نقشه ذیل برای نیل به اهداف خود است: 1.سیاستی2.دانشی3.ایران4.خارج از کشور 5.پژوهشگاه6.اجتماعهای هویتزا و هویتدار (Community)
در ادامه این بخش به توضیح هر نقشه به تفکیک میپردازیم: 1. نقشه سیاستی (نهادهای حکمران و سیاستگذار) که تا کنون 13 مورد انجام و در حال رایزنی برای سایر نهادها هستیم. 2. نقشه شبکه در ایران که در دو سرفصل فردی و نهادی در حال پیگیری و تا کنون 4 مورد انجام شده است. 3. نقشه شبکه در خارج از کشور که در دو سرفصل فردی و نهادی در دانشگاهها و موسسات کشورهای مختلف دنیا در حال پیگیری و تا کنون 40 مورد انجام شده است. 4. اعضای هیئتعلمی درگیرشده در پژوهشگاه که به تفکیک پژوهشکدهها بصورت حکمت و دین پژوهی (7 عضو)، نظامها (10 عضو)، مطالعات اجتماعی (4 عضو) و سایر اعضا در حال رایزنی برای برقراری ارتباط هستیم. 5. تصویر اجمالی (کل کارهای مختص شبکهسازی) که در 4 سرفصل جلسات در دو سطح داخلی و خارجی، اسناد و مکتوبات در دو سطح داخلی و خارجی، طراحی برنامه، شناسایی افراد و نهادهای حاکمیتی و نهادهای علمی در دو سطح داخلی و خارجی کارهایی انجام شده و در حال پیگیری است.
- تصویری از آینده: در 3 سرفصل زیرساخت، فرآیند و رفتار در حال پیگیری است که البته قالب تمرکز مرکز فعلا در سرفصل زیرساخت بصورت انجام کارپروژههایی متمرکز شده است.
در کل حل مسئله نظام دغدغه اصلی مرکز رشد بوده و از رهگذر این هدف اصلی، به طور طبیعی، اعضای پژوهشگاه درگیر حل مسئله خواهند شد. توجه بفرمایید که فلسفه وجودی پژوهشگاه هم آنچنان که در اسناد بالادستیاش آمده، میخواهد عقل منفصل نظام باشد حالا یا در فضای اندیشگانی و یا در فضای راهبردی و کاربردی و یا در هر دو فضا که به شخصه نظرم بر اتصال صحنه نظر به عمل است و در این اتصال است که میتوان به کشور در پیمودن پرشتاب راه پیشرفت در راستای اهداف عالیه نظام کمک کرد. علی ای حال، ما برای انجام ماموریت یادشده در این دوره یکساله، دو خط نوآوری را برای مرکز تعریف کردیم:
1. برای حاکمیت از طریق حاکمیت که به معنای تولید گزارشها و پروژههای نوآورانه با غایت حل مسائل حکمرانی از طریق پیشنهاد اصلاح در ساختارها، فرایندها و کارگزاران خود حاکمیت است. به عبارتی در اینجا میگوییم که حل مسئله حکمرانی به دست خود حکمران با لحاظ تغییراتی که ما پیشنهاد میدهیم.
2. برای حاکمیت از طریق نهادهای مردمی خلاق و نوآور که از انتهای سال گذشته کلید زدیم و غایتمان اینست که باز هم مسئله حاکمیت را حل کنیم اما اینبار نه از طریق خود حاکمیت بلکه بوسیله نهادهای مردمی خلاق و نوآوری که در کشور مشغول به فعالیت هستند. در این فضا هم به دنبال شکلدهی اقتصاد پایدار و فعالسازی اقتصاد دانشبنیان برای شرکتها هستیم اما چون در حال حرکت بر روی ریل علوم انسانی و اجتماعی هستیم، آنگونه نیست که فقط به تجاریسازی محصول، خدمت، فرایند و بازار نوآورانه فکر کنیم بلکه یک مفهوم بدیلی را هم در کنار مفهوم تجاریسازی قراردادهایم و آن توجه به مقوله خیرعمومی است. یعنی از شرکتهایی که منجر به خیر عمومی شوند حتی اگر اقتصاد دانش یا فرهنگشان هم شکل نگرفته باشد، از این جنس شرکتها و مؤسسات هم حمایت میکنیم. در همین خط دوم نوآوری که از انتهای سال گذشته فعال شده، تاکنون نزدیک به 8 شرکت استارتاپی وارد چرخه حمایتی مرکز شده که امیدواریم تا پایان سال، تعداد این شرکتها را به 12 شرکت برسانیم.
در پایان اشاره میکنم که شعار مرکز رشد و نوآوری پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، رائد و منادی بودن صحنه حکمرانی کشور است و امید داریم که بتوانیم راهنما، فراخواندهنده، ندادهنده به خیر و استباق در خیرات، مطالبهکننده، جمعکننده و شبکهکننده برای صحنه حکمرانی کشور باشیم.
انشاءالله با دعای خیر شما عزیزان